دل من هم مثل برف امروز

این وقت سرد مثل 눈물.

احساسم چون یخ. من/ما/تو

*حس/احساس/علائم*

سردی.

❄️ با تو در روزهای برفی، هیچ جا سرد نیست

وقتی برف میاد و عالم را بپوشاند ، دلم می خواد هر لحظه در کنارت باشم.

تو امید منی و در این فصل مرا آرام می کنی .

❄️ زیر باران عشق، با لبخندت سرحال می شوم

دل/قلب/روح من بیدار/پر شور/سرشار از فرح/عشق/آرامش توست. هر لحظه/ثانیه/دقیقه که/هرگاه/زمان با تو هستیم/مشارکت/هم‌حام، جهان/زندگی/آسمان زیبا/خوشایند/عجب می‌شود. لبخندت, نوری/تابش/شعاع گرمی/ایمنی/سرور در این باران/طوفان/ریشه. تو جاده/راه/مسیر من به سعادة/خوشبختی/مرگ هستی. با/در/راست لبخندت، می‌توانم/می‌روم/برمی‌گردم به زندگی/جهان/آرمان.

❄️ هر flake ی برف، یادآور دلبند من است هر

هر بار که نمی‌بینم به یخ, احساسی ناز| دلنشین मुझे/ به من/درونم more info حس می کنم. چون هر شبهه برف، یادآور دوست من است. که در من همیشه راهم/سرم/ با من است.

وقتی تو را می‌بینم, دنیا برفی و عجیب می‌شود.

دل من به وجود تو فشار است،

مانند برف که از|در آسمان آسمانی|Nimbus|لبخندت} می رقصد.

❄️ در این روزهای برفی، تنها دلم به تو گرم گرمه

در این روزها که همه چیز بی روح شده و برف به*/بارش*'با شدت/آرامی/خفاش میاد، من تنها/هیچ/فقط به تو/تویی/دوستم فکر می‌کنم/کردم/کنم. تو نورِ/گرمای/شال+ زندگیمه.